تصويري از داوينچي كه خودش از خودش كشيده است
بیشتر شخصیتهای اصلی تابلوهای داوینچی مربوط به زنان است که شباهتهای خاصی بین صورت زنان در بین تابلوهای داوینچی وجود دارد، نقطهی کانونی این شباهتها به طور خاصی لبها و گونههای این زنان است، حتی چشمها نیز بیشتر به صورت رو به پایین کشیده شده و نگاه بیننده را از چشم به لب هدایت میکند. هنگامی که تکههای پازل را در کنار هم قرار میدهیم جرقههایی در ذهنمان ایجاد میشود که شاید ساختار ذهنی ما را به هم بریزد. این به هم ریختن برای بعضی خوشایند و برای برخی ناخوشایند و برای بعضی دیگر بی معنی است و به سرعت به ساختار اولیه باز میگردند. کهن الگوی «فرد رنسانسی» راز و رمز بحث برانگیز داوینچی همزمان، بخصوص بخاطر موضوع جنجالی کتاب، مخالفتهای بسیار مختلفی نیز با آن صورت گرفت. این کتاب شدیداً علیه کلیسای کاتولیک، واتیکان، پاپ و گروه مذهبی اپوس دئی است و از همین رو گروههای مختلف مسیحی و اسلامی علیه آن واکنش نشان دادهاند. این کتاب توسط چند مترجم به فارسی برگردانده شده است. «رمز داوینچی» یا «راز داوینچی» یا «کد داوینچی» هر سه برای ترجمه عنوان کتاب به کار رفتهاند. پنج ماه پیش از شروع داستان، واتیکان به اسقف آرینگاروسا، رهبری یک فرقة مسیحی تندرو و مبتنی بر ریاضتهای سنگین جسمانی موسوم به اپوس دئی (یعنی: کار خدا) اعلام میکند که میخواهد دست از حمایت از این فرقه بردارد و 20 میلیون یوروی اهدایی فرقه را هم پس خواهد داد. فردی موسوم به استاد که در اصل قصد تخریب وجههٔ کلیسا و اپوس دئی را دارد، به اسقف پیشنهاد میدهد در ازادی 20 میلیون، جام مقدس گمشدهٔ عیسی را در اختیارش بگذارد تا اپوس دئی قدرت و محبوبیت زیادی پیدا کند. ولی در حقیقت با استفاده از یکی از نیروهای اسقف به قتل اعضای دیر صهیون که مخالفان قدیمی کلیسا و حافظان جام مقدس هستند، میپردازد تا خودش بتواند جام را به دست بیاورد. استاد اعظم دیر صهیون که رئیس موزه لوور است پیش از مرگ، اسرار یافتن جام را به نوه اش (سوفی) منتقل میکند و از او میخواهد از دانشمندی آمریکایی (رابرت لنگدان) که در نمادشناسی مذهبی و دیرینشناسی متبحر است کمک بخواهد. این دو با وجود تعقیب بی امان پلیس و نیروهای استاد، مرحله به مرحله به جام مقدس نزدیک میشوند و در این راه از یک تاریخ دان انگلیسی (تیبنیگ) هم کمک میگیرند که در نهایت معلوم میشود خود استاد است. نهایتا پرنسس سوفی خانواده گمشده اش را پیدا میکند و لنگدان هم جام مقدس را؛ و تازه، همدیگر را هم پیدا میکنند. در تابلوی اول کودک سمت چپ که مسیح است در حال عبادت کردن به سمت یک موجود نامریی در سمت راست تابلو است جایی که مریم مقدس دست خود را گویا بر روی سر این موجود نامریی قرار داده است و زنی که در سمت راست تابلو است به نام «انجل اوریل» انگشت خود را به صورتی آورده است که گردن این روح نامریی را قطع کرده است. این صحنه ای است که کلیسا با آن مشکل داشت و داوینچی در تابلوی بعدی به قرار دادن یک صلیب در دستان مسیح و پایین آوردن دست زن سمت راست تابلو و قرار دادن هاله ای بر سر مریم مقدس این مشکل را حل کرد. اما با این وجود پس زمینه تابلو را در سیاهی فرو برد تا اعتراض خود را نشان دهد. همانطور که ادعا شده است داوینچی جزو انجمن سری اخوت بود و اهداف این انجمن به طور کامل مشخص نیست اما تا حد زیادی در تضاد با قسمت ناپاک کلیساست. در حال حاضر نقاشی اولیه در موزه «لوور» پاریس و دومی موزه ملی لندن است. به هر حال بنا به اعتقاد نماد شناسان، متخصصان کلیسا در هر دو بار فریب خوردند و داوینچی پیام خاص خود را رساند. در واقع آنچه که داوینچی در این تابلو مخالفت خود را با آن ابراز داشته تولد عیسی از مادر باکره است. در هر دو تابلو مریم مقدس بر روی زمین مسطحی نشسته در درونی غاری که شبیه به کلیسایی از کار در میاید. غاری شبیه به کلیسا که جزییات آن از عمل طبیعی تولید مثل شبیه سازی شده است. شخصیتهای این تابلو مریم باکره در وسط تابلو، یحیی در سمت چپ تابلو و عیسی، کودک سمت راست تابلو است و فرشته ای که در سمت راست تابلو است این نظر تقریبا در اکثر منابع آورده شده ولی عده ای کودک سمت چپ را عیسی میشناسند. نکته بعدی در تابلوی اول است و آن این است که گویا بدنی که برای فرشته تصویر شده بدن مردی است که انگشت خود را به طور خصمانه به سمت مسیح گرفته و فرشته به سوی او لبخند میزند. این حالت انگشت بی شباهت به آنچه در شام آخر میبینیم نیست. این موضوع توسط کلیسا ایراد گرفته شد و در ویرایش بعدی هم بدن مرموز حذف شده و اگر دقت کنید جهت نگاه فرشته عوض شده و دیگر لبخند نمیزند. پنج نماد مخفی در مونالیزا Mona Lisa (La Gioconda). 1503-150 ابتدا طبق گفته داوینچی که هر آنچه که در بالاست همان است که در پایین است تابلو را سر و ته میکنیم. نماد thot (نماد THoTh نماد دیگری است) نماد الههی هوش و نبوغ، اشاره به هوشمندی موجود در فضای کیهانی و طبیعت دارد. اتحاد بین آسمان و هنر نماد اتحاد بین انسان و خدا میباشد. نماد مسیح که جلوه ای از تجلی خداوند در جسم بشری است. اگر به تابلو نور بدهیم نماد دیگری ظاهر میشود و آن نماد «لوتوس» یا نیلوفر آبی است. نیلوفر آبی گلی است که از آبهای لجنی در مردابها شکفته میشود و نشان دهندهی تحول در ذات موجودات است. لوتوس در فرهنگ مصری نماد تولدی دوباره است و در ایران نماد صلح و شادی میباشد. در حالتی دیگر از آینه کردن تابلوی مونالیزا به شکلی میرسیم با چشمانی که در مرکز تقارن ظاهر شده است و نماد رب النوع «هوروس Horus» میباشد، که نمادی مصری است و سری به شکل شاهین دارد و چشمان او نماد خورشید و ماه میباشد. شکل پرنده مانند سیاهی که در مرکز تابلو ظاهر شده نماد ققنوس است. ققنوس نماد عمر جاوید و حیات دوباره میباشد و اشاره به زندگی دوباره مسیح دارد. آخرین و مرموزترین شام داوینچی The Last Supper. c.1495-1498. شام آخر یکی از بحث برانگیزترین دیوارنگارههای لئوناردو داوینچی است. از طرف دیگر مریم مگدالنا و مادر مسیح یعنی مریم عذرا در کارهای مسیح به نظر میرسد که دارای شباهتهای خاصی هستند و نیز هیچ گاه به صراحت نمیتوان ادعا کرد که داونیچی از شخصیتی به نام مریم مگدالنا استفاده کرده است. به نظر میرسد این شباهتها ما را به سمت موضوع خاص و آن هم «زن» بودن و به طور جزئی «مادر» و یا «الهه» بودن این شخصیت هدایت میکند. لئوناردو داوینچی موقع کشیدن تابلو شام آخر دچار مشکل بزرگی شد. میبایست نیکی را به شکل عیسی و بدی را به شکل یهودا یکی از یاران عیسی که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر میکرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدلهای آرمانی اش را پیدا کند. روزی دریک مراسم, تصویر کامل مسیح را در چهرة یکی از جوانان یافت.جوان را به کارگاهش دعوت کرد و از چهره اش اتودها و طرحهایی برداشت. سه سال گذشت.تابلو شام آخر تقریباً تمام شده بود؛ اما داوینچی هنوز بری یهودا مدل مناسبی پیدا نکرده بود…کاردینال مسئول کلیسا کم کم به او فشار میآورد که نقاشی دیواری را زودتر تمام کند.نقاش پس از روزها جست و جو, جوان شکسته و ژنده پوش مستی را در جوی آبی یافت. به زحمت از دستیارانش خواست او را تا کلیسا بیاورند, چون دیگر فرصتی بری طرح برداشتن از او نداشت. گدا را که درست نمیفهمید چه خبر است به کلیسا آوردند، دستیاران سرپا نگه اش داشتند و در همان وضع داوینچی از خطوط بی تقوایی، گناه و خودپرستی که به خوبی بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداری کرد. وقتی کارش تمام شد گدا، که دیگر مستی کمی از سرش پریده بود، چشمهایش را باز کرد و نقاشی پیش رویش را دید، و با آمیزه ای از شگفتی و اندوه گفت: من این تابلو را قبلاً دیده ام! یکی از آخرین تابلوهای داوینچی، تابلوی لدا و قو است. (Leda and the Swan by Leonardo. c.1505-1510) داستان دیگر این است که این قو پسر نپتون است که توسط آشیل خفه شد و نپتون برای جاودانه نگه داشتنش او را به صورت یک قو در آورد و در آسمان جا داد.
نظرات شما عزیزان:
|
About
به وبلاگ من خوش آمدید
مهر 1390 مرداد 1390 AuthorsLinks
کیت اگزوز
تبادل
لینک هوشمند
SpecificLinkDump
سرعت اینترنت خود را بالا ببرید!!! Categories |